Recent Posts
popular Posts
Most Visited Posts
Most Commeted Posts
Tag Cloud
Archive
Links
Daily Links
Cherry's world
شهری پر از داستان

داستان هایی وجود داره که هیچکس از مکانش حرف نزده، حس و حال گرم از یه شهر ساده با مردم ساده که هرکدوم از این شهروندا مستقل کار میکنند، هوا در پاکترین حالت قرار دارد و پیغامات به صورت قلمی ارسال میشوند، دریایی کنار شهرک کوچک وجود دارد که کودک شاداب کنارش بازی میکند، خانم غمگین تماشایش میکند و مشکلات را به زمین میسپارد، آقای مضطرب مینشیند و برای فراموش کردن مشکلات مینوشد، هرکدام از شهروندان درگیر احساسات خودشان هستند؛ آنها نه خیلی شاد، ولی غمگین نیستند. همچنین دور تر از این شهر رو به کوهستان و جنگل یک قصر وجود داره که رودی ازش میگذره و به دریای زیر کوه وصل میشه که حیواناتی همانند آهوها، خرگوشها، اسبها ،سنجابها... از این رود مینوشند. دراین قصر افراد زیادی همچون نگهبانان ترسو اما شجاع، خدمههای فضول و سختکوش، آشپزهای نمونه، پادشاه بدخلق، ملکهای غمگین و پرنسس شیطون و جسور وجود دارند.
چه میتوان گفت؟ هرکدام از این اشخاص داستان و سخنانی برای گفتن دارند که شنیدنی و غیرقابل حدس هستند.
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.